بزرگترین مرکز دانلود آهنگ سریال ها و تیتراژهای تلویزیونی

بزرگترین مرکز دانلود آهنگ سریال ها و تیتراژهای تلویزیونی

این سایت بزرگترین مرکز دانلود آهنگ برنامه ها و سریال های تلویزیون است
بزرگترین مرکز دانلود آهنگ سریال ها و تیتراژهای تلویزیونی

بزرگترین مرکز دانلود آهنگ سریال ها و تیتراژهای تلویزیونی

این سایت بزرگترین مرکز دانلود آهنگ برنامه ها و سریال های تلویزیون است

تیتراژ پایانی برنامه بسوی ظهور

با سلام

امروز تیتراژ پایانی و بسیار زیبای برنامه بسوی ظهور با صدای حسین کشتکار رو آماده کردم

البته من تیتراژ فعلی رو به علاوه دو آهنگ بسیار زیبای دیگه با نامهای "وصال عشق" و "بیا" از این خواننده خوب قرار دادم که مجموعا سه آهنگ هستش .

یا حق.



دانلود در ادمه مطلب ...

ادامه مطلب ...

امکانات ویژه برای اعضای سایت

با سلام

از امروز تصمیم گرفتم که امکانات ویژه ای رو برای کاربرانی که در سایت (خبرنامه سایت) عضو هستند در نظر بگیرم.




در اولین قدم تصمیم گرفتم تخفیفات ویژه ای رو برای خرید اعضا از فروشگاه سایت در نظر بگیرم بطوریکه به زودی اعضا میتونن از ۱۰ تا ۱۵ درصد تخفیف در خرید از فروشگاه سایت بهره مند بشن.

اعضای محترم توجه کنند در هنگام خرید از فروشگاه و انجام مراحل خرید در قسمت توضیحات ذکر کنند که عضو سایت هستند و پس از بررسی, کالای درخواست شده با تخفیف برای آنها ارسال خواهد شد.

توجه داشته باشید که تخفیف در فاکتوری که به شما در لحظه خرید نشان داده خواهد شد لحاظ نشده ولی در فاکتوری که درب منزل تحویل میگیرید لحاظ خواهد شد .

انشاالله به زودی این امکانات برای اعضا فراهم خواهد شد.

یا حق.

زیبا و آموزنده ...

سلام

امروز یه پاورپوینت زیبا با نام دنیای مجازی دیدم حیفم اومد براتون نذارم دانلود کنید.

میدونم که شما رو هم تحت تاثیر قرار میده .

یا حق.

دانلود در ادامه مطلب ...

ادامه مطلب ...

دانلود فیلم جدید مهران مدیری

با سلام خدمت دوستان گلم

این روزها فیلم جدیدی از مهران مدیری سر و صدای زیادی به پا کرده که معروف به بمب خنده شده و البته میگن برای کریسمس ۲۰۱۱ ساخته شده در نهایت از همه این حرفها و اظهار نظر ها که بگذریم دقیقا کسی نمیدونه که جریان بیرون اومدن و اصلا ساخته شدن این فیلم چی بوده و چه طور شده که در سطح جامعه پخش شده.

منم بعد از چند روز و با توجه به اینکه هیچ کسی هیچ ادعایی تا الان در مورد این فیلم نکرده تصمیم گرفتم اونو برای دانلود در سایت قرار بدم.

در ضمن این رو هم بگم که خیلی خیلی خنده داره و کلا کار متفاوتیه.

نکته : توجه کنید که این مجموعه در سایر سایتها داره با قیمتی حدود ۴۰۰۰ تومان بفروش میرسه که به نظر من این دیگه واقعا دزدی محسوب میشه.


باز هم میگم در صورت هرگونه صحبتی از طرف صاحب اثر مبنی بر نارضایتی از پخش مجموعه , لینکها فورا برداشته خواهد شد.


اینم نمونه ای از تبلیغات که در سایتها برای فروش گذاشتن .


دوستانی که قادر به دانلود مجموعه نمیباشند میتوانند به مبلغ ۱۵۰۰ تومان مجموعه را خریداری کنند

جهت خرید میتوانید از لینک خرید در ادامه مطلب استفاده نمایید


دانلود در ادامه مطلب ...

ادامه مطلب ...

داستان مداد ...

دیگه فکر نکنم بعد از این مدت که دارم  داستانها و حکایات رو در سایت قرار میدم لازم باشه باز هم در مورد فلسفه اونها و اینکه در این سایت چیکار میکنن توضیح بدم.

پس فقط میگم حتما بخونید چون زیباست .

یا حق.

 

پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت.

بالاخره پرسید:
-
ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
-
درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .
-
اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .
-
بستگی داره چطور به آن نگاه کنی.

در این مداد 5 خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی ...



ادامه در ادامه مطلب ...

ادامه مطلب ...

تیتراژ ابتدایی و انتهایی سریال ما چند نفر

سلام

امروز براتون تیتراژ ابتدایی و انتهایی سریال ما چند نفر رو آماده کردم.

نکته : کیفیت آهنگها پایین است.


دانلود در ادامه مطلب ...


ادامه مطلب ...

تیتراژ ابتدایی و انتهایی کتاب فروشی هدهد

سلام

امروز براتون تیتراژ ابتدایی و انتهایی سریال کتاب فروشی هدهد رو آماده کردم که یکی دو سال پیش از شبکه سه سیما پخش میشد.

یا حق.


دانلود در ادامه مطلب ...

ادامه مطلب ...

بی عنوان ولی زیبا

میدونم وب من هدفش چیزای دیگه ای هستش ولی حتما کاربران پر و پا قرص سایت فهمیدن که من بعضی وقتها سعی میکنم چیزایی رو که تو نت میبینم و خوشم میاد برای شما بذارم.

این نوشته کوتاهم از هموناست.

یا حق.


پیرمرد لاغر و رنجور با دسته گلی بر زانو روی صندلی اتوبوس نشسته بود . دختری جوان روبروی او چشم از گلها بر نمی داشت . وقتی به ایستگاه رسیدند پیرمرد بلند شد دسته گل را به دختر داد و گفت : میدانم از این گلها خوشت آمده است . به زنم میگویم که دادمشان به تو . گمانم او هم خوشحال میشود . دختر جوان دسته گل را پذیرفت و پیرمرد را نگاه کرد که از پله های اتوبوس پایین میرفت و وارد قبرستان کوچک شهر میشد .